۱۳۹۰ تیر ۲۶, یکشنبه

آنروز تاریخی که گردن خامنه ای زیر پای میلیونها ایرانی بود..بجای له کردنش..دنبال راءیمان بودیم!



































بله..تو در حالی که میتوانی گلوی دشمنت را بشکافی..گلوی کسی که میدانی اگر به وی مجال دهی، تو را تکه پاره خواهد کرد..باید بشکافی..ای کاش میفهمیدیم که چنان فرصت تاریخی دیگر تکرار نخواهد شد. باید ببینیم عیب کارمان کجاست که حتی راءیمان را هم بدست نیاوردیم!؟ چرا در حالی که میشد گردن خامنه ای را شکست..ازو تمنا کردیم که راءیمان را بازشماری کند!؟ چرا حاضر نیستیم اشتباهات موسوی را بپذیریم!؟ چرا نمیخواهیم بفهمیم موسوی هیچگاه بدنبال براندازی نبوده و نیست. میشد در 25خرداد 88 با کمترین خونریزی نظام را سرنگون کرد! آهان فراموش کرده بودم.ببخشید! آخه به گفته خاتمی و حجاریان..ما یک شبه نباید به دموکراسی برسیم..آخه دموکراسی 700سال دیگه حق ما میشه! فعلا باید تمرین دموکراسی کنیم..مثلا چجوری برگه رای رو بگیری و چجوری با خودکار اسم خاتمی و موسوی رو بنویسی و چجوری و با چه زاویه ای اون رو بندازی توی صندوق.خیلی باید تمرین کنیم..!


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر